دیشب از پشت پنجره به آسمون نگاه میکردم اون بالا فقط ماه بود با یه دونه ستاره که پیشش نشسته بود فقط یه دونه
یاد بچگی هام افتادم همون وقتی که خواهرم بهم گفت هر کسی برای خودش یه ستاره داره که مال خود خودشه
منم به آسمون نگاه کردموستاره ای که نزدیک ماه داشت چشمک میزدو نشون دادمو با ذوق گفتم اون مال من!
الان از اون موقع خیلی میگذره و من باز هم داشتم به ستاره ای که نزدیک ماه نشسته بود نگاه میکردم
خندیدمو گفتم نکنه تو همون ستاره کوچولوی منی؟؟ یدفعه یاد موضوعی افتادم من چند روز بود که به فکر یه هدیه مناسب برای روز مرد بودم
تصمیم گرفتم ستارمو بدم به حمید بشه مال هر دو تامون تا هر وقت شبا به آسمون نگاه میکنیم اون ستاره ای رو که از همه به ماه نزدیک تر هست و به یاد هم تماشا کنیم