-
دوستت دارم لبالب ....... میسوزه عشقم از تب
شنبه 14 دیماه سال 1387 00:35
دوستت دارم لبالب میسوزه عشقم از درد پر میشم از اسم تو هر ثانیه هر شب دوستت دارم تا فردا دوستت دارم تا دریا شاید ببینمت باز تو وقت خواب و رویا ساعتی از شقایق دقیقه های عاشق دوستت دارم تو بارون تمام این دقایق سبد سبد ستاره رو دوش شب سواره اگه فردا نباشه دوستت دارم دوباره
-
آخرین معشوق
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1387 01:13
با من بگو از عشق ای آخرین معشوق که برای رسوایی دنبال بهونم با بوسه ای آروم خوابم رو دزدیدی تو شدی تعبیر رویای شبونم من تو نگاه تو دنیامو میبینم فردای شیرینم نازنین من چشمهای تو افسانه نیست که تمومه خوابو خیالم بود تقدیر من عشق تو شد که همیشه فکر محالم بود شبهای تنهایی همرنگ گیسوته آغوشتو وا کن ب انوی مهتابی دل واپسی...
-
شیدا
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1387 01:04
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی دل که آیینه صافیست غباری دارد از خدا می طلبم صحبت روشن رایی
-
صیاد
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1387 00:56
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم هزاران گونه پیغام است و حاجب در...
-
خدا
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1387 00:52
دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمی دانم همه هستی تویی فی الجمله این وآن نمی دانم به جز تو در همه عالم دگر دلبر نمی بینم به جز تو در همه گیتی دگر جانان نمی دانم یکی دل داشتم پر خون،شد آنهم از کفم بیرون کجا افتاد آن مجنون،در این دوران نمی دانم دلم سرگشته می دارد سر زلف پریشا نت چه می خواهد ازین مسکین سرگردان نمی دانم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 01:02
از تو ..... تو که دلم را در نگاه پر مهرت زندانی کردی بمان در کنارم در بهار باغ احساسم چون بی تو باغ احساسم دیگر بهاری نخواهد بود بمان با من بمان که من می خواهم کنار قلب کوچک تو مانند گنجشک عاشق برای زندگی کردنم آَشیانه ای درست کنم بیا مانند ماه به شب ما به هم عادت کنیم بیا عاشق شدن را دوست داشتن کنیم ای برایم مهربان...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 00:59
ای عاشقان ای عاشقان گلای دارم از جهان نامردمی از هر کلام آتش به دلها می زند آتش به دلها می زند همچون زمین و آسمان ستاره های خون چکان سنگ مصیبت هر زمان بر سینه ما می زند آتش به دلهامی زند دنیا بکام اهل ناز با بی دلان اهل نیاز این قلب خونین باغ ما داغ شقایق داغ ما ای عاشقان ای عاشقان گلای دارم از جهان نامردمی از هر کلام...
-
خانه دوست
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 00:39
و کسی می گوید سر خود بالا کن به بلندا بنگر به بلندای عظیم به افق های پر از نو امید و خودت خواهی دید وخودت خواهی یافت خانه دوست کجاست خانه دوست در آن عرش خداست خانه دوست در آن قلب پر از نور خداست و فقط دوست خداست
-
سکوت شب
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 15:26
شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی آوای تو می خواندم از لایتناهی آوای تو می آردم از شوق به پرواز شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی امواج نوای تو به من می رسد از دور دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی وین شعله که با هر نفسم می جهد از جان خوش می دهد از گرمی این شوق گواهی دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست من سرخوشم از...
-
تهمت
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 15:23
درسینه دلم گم شده تهمت به که بندم؟ غیر از تو در این سینه کسی راه ندارد!
-
شکلات
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 15:04
من یه شکلات گذاشتم توی دستش..اونم یه شکلات گذاشت توی دستم .من بچه بودم...اونم بچه بود .سرمو بالا کردم ..سرشو بالا کرد دید که منو میشناسه.خندیدم گفت: دوستیم؟ ...گفتم: دوست دوست گفت: تا کجا؟ !گفتم: دوستی که تا نداره !گفت :تا مرگ !!!خندیدم و گفتم: تا نداره !!!!گفت: باشه! تا پس از مرگ !گفتم: نه! تا نداره گفت: قبول! تا...
-
ستاره
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 14:59
دیشب از پشت پنجره به آسمون نگاه میکردم اون بالا فقط ماه بود با یه دونه ستاره که پیشش نشسته بود فقط یه دونه یاد بچگی هام افتادم همون وقتی که خواهرم بهم گفت هر کسی برای خودش یه ستاره داره که مال خود خودشه منم به آسمون نگاه کردموستاره ای که نزدیک ماه داشت چشمک میزدو نشون دادمو با ذوق گفتم اون مال من! الان از اون موقع...
-
حرفهای زن ومرد در مواقع مختلف زندگی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 04:31
سفره عقد زن :عزیزم امید وارم همیشه عاشق بمانیم وشمع زندگیمان نورانی باشد. مرد: عزیزم کی نوبت کیک می شه؟ روز زن زن : عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوس کافیه مرد: خوشحالم تو رو انتخاب کردم اشپزی تو عالیه عزیزم (شام چی داریم؟) روز مرد زن :وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم. مرد:حالا...
-
بیا بر گردیم
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 04:27
بردن نام تو سخت است بیا برگردیم گفتن راز به هر آینه سخت است بیا برگردیم کوچه آبستن یک حس بد است ای یارم تا توانی به دو زانوست بیا برگردیم خانه دوست همین جاست بیا برگردیم چاره درد همین جاست بیا برگردیم آنکه روزی به غریبی دل او چاک زدیم مرهم زخم دلش اوست بیا برگردیم مقصد راه تو پیداست بیا برگردیم عالم دور چه زیباست بیا...
-
دوستت دارم خدایا
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 04:26
خیلی سخت است وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشد . وقتی لبخند می زنی و توی دل گریانی . وقتی تو خبر داری و هیچ کس نمی داند . وقتی به زبان دیگران حرف می زنی ولی کسی نمی فهمد . وقتی فریاد می زنی و کسی صدایت را نمی شنود . وقتی تمام درها به رویت بسته است... آن گاه...
-
همه میپرسند
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 04:19
همه می پرسند: چیست در زمزمه مبهم آب؟ چیست در همهمه دلکش برگ؟ چیست در بازی آن ابر سپید، روی این آبی آرام بلند که ترا می برد این گونه به ژرفای خیال؟ چیست در خلوت خاموش کبوترها؟ چیست در کوشش بی حاصل موج؟ چیست در خنده جام که تو چندین ساعت، مات و مبهوت به آن می نگری؟ نه به ابر، نه به آب، نه به برگ، نه به این آبی آرام بلند،...
-
الو؟!؟!
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 04:14
منزل خداست؟ این منم مزاحمی که آشناست هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟ الو .... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟ چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر صدای من چطور؟ خوب و...
-
ندارم فرصتی تا لحظه ی مرگ
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 04:12
بود بر شاخه هایم آخرین برگ تو پنداری که شب چشمم به خواب است ندانی این جزیره غرق آبست به حال گریه می خوانم خدا را به حال دوست می جویم شما را زبس دل سوی مردم کرده ام من در این دنیا تو را گم کرده ام من مرا در عاشقی بی تاب کردی کجا هستی دلم را آب کردی نه اکنون بلکه عمری، روزگاریست که پیش روی ما غمگین حصاریست بود روز تو...
-
انواع بله گفتن عروس ها
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 04:04
عروس عادی : با اجازه بزرگترها بله (این اصولا مثل بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه.) عروس لوس: بع..........له... عروس زیادی مؤدب: با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دایی جون، عمه جون،...، زن عمو کوچیکه، نوه خاله عمه شکوه، اشکان کوچولو، ... ، مرحوم زن آقاجان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، ... ، ... (این عروس خانوم...
-
راز خوشبختی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 00:19
lتاجری پسرش را برای آموختن «راز خوشبختی» نزد خردمندی فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود آنجا زندگی میکرد. به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه رو شود وارد تالاری شد که جنب و جوش بسیاری در آن به چشم میخورد، فروشندگان وارد و...
-
یاد باد
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 00:01
یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود یاد باد آن که چو چشمت به عتابم میکشت معجز عیسویت در لب شکرخا بود یاد باد آن که صبوحی زده در مجلس انس جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود یاد باد آن که رخت شمع طرب میافروخت وین دل سوخته پروانه ناپروا بود یاد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب آن که او خنده...
-
جان و جانان
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 23:50
دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمی دانم همه هستی تویی فی الجمله این وآن نمی دانم به جز تو در همه عالم دگر دلبر نمی بینم به جز تو در همه گیتی دگر جانان نمی دانم یکی دل داشتم پر خون،شد آنهم از کفم بیرون کجا افتاد آن مجنون،در این دوران نمی دانم دلم سرگشته می دارد سر زلف پریشا نت چه می خواهد ازین مسکین سرگردان نمی دانم...
-
دو تا مناسبت
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 23:47
امروز هم تولد من بود هم روز مرد من و حمید کلی به هم تبریک گفتیم انشاالله همه دلشون شاد باشه
-
سلام
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 23:40
این جا خونه مجازیه ما دوتاست بفرمایید داخل خوش اومدین